زمان تقریبی مطالعه: 21 دقیقه
 

دلالت حدیث ثقلین بر وجود حضرت مهدی





وجود امام زمان (علیه‌السّلام) از آیات قرآن، روایات رسول خدا و ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) و ادله قطعی عقلی قابل اثبات است. در این‌جا تلاش می‌کنیم وجود نازنین آن حضرت را از حدیث ثقلین که شیعه و سنی صحت و حتی تواتر آن را قبول دارند، مورد بررسی قرار دهیم. برای روشن شدن بهتر مساله، به‌طور اختصار ابتدا متن روایت را از معتبرترین کتاب‌های اهل سنت آورده و سپس دیدگاه علمای آنان را در مورد این حدیث بررسی کرده و بعد از آن چگونگی دلالت این روایت را بر وجود امام زمان (علیه‌السّلام) بیان خواهیم کرد.


۱ - متن حدیث ثقلین



حدیث ثقلین در منابع اهل سنت با الفاظ و عبارت مختلف نقل شده است که ما عین همان عبارات را از منابع متعبر‌شان می‌آوریم.

۱.۱ - نقل از احمد بن حنبل


احمد بن حنبل در دو کتاب مسند و فضائل الصحابه این روایت را با الفاظ مختلف نقل کرده است:
۱. تارک فیکم الثقلین، لن یفترقا: از ابی سعید خدری و زید بن ارقم نقل کرده ست: حدثنا عبداللَّهِ حدثنی ابی حدثنا اَسْوَدُ بن عَامِرٍ اخبرنا ابو اِسْرَائِیلَ یعنی اِسْمَاعِیلَ بن ابی اِسْحَاقَ الملائی عن عَطِیةَ عن ابی سَعِیدٍ قال: قال رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وسلم): انی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَینِ اَحَدُهُمَا اَکْبَرُ مِنَ الآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ الی الاَرْضِ و عترتی اَهْلُ بیتی وانهما لَنْ یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ.
ابوسعید خدری می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: من دو چیز گران‌بها را که یکی بزرگتر از دیگری است در میان شما می‌گذارم، یکی کتاب خدا؛ ریسمانی است که از آسمان تا زمین امتداد دارد، و دیگری عترت و اهل بیت من. این دو، تا هنگامی که بر حوض کوثر بر من وارد شوند هرگز از هم جدا نمی‌شوند.
۲. تارک فیکم خلیفتین، لن یتفرقا: روایت فوق، با الفاظ دیگر در مسند و فضائل الصحابه از زید بن ثابت این‌گونه نقل شده است: حدثنا عبداللَّهِ حدثنی ابی ثنا الاَسْوَدُ بن عَامِرٍ ثنا شَرِیکٌ عَنِ الرُّکَینِ عَنِ الْقَاسِم بن حَسَّانَ عن زَیدِ بن ثَابِتٍ قال: قال رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وسلم): انی تَارِکٌ فِیکُمْ خَلِیفَتَینِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بین السَّمَاءِ وَالاَرْضِ او ما بین السَّمَاءِ الی الاَرْضِ وعترتی اَهْلُ بیتی وَاِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ.
زید بن ثابت می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: من دو چیز را به‌عنوان جانشین در میان شما می‌گذارم، یکی کتاب خدا ریسمان کشیده شده در میان آسمان و زمین و دیگری عترت اهل بیت من است و این دو تا هنگامی که بر حوض کوثر بر من وارد می‌شوند، هرگز از هم جدا نمی‌شوند.
۳. ترکت فیکم ما ان اخذتم به... الثقلین: حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا بن نُمَیرٍ ثنا عبد الْمَلِکِ بن ابی سُلَیمَانَ عن عَطِیةَ العوفی عن ابی سَعِیدٍ الخدری قال قال رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) انی قد تَرَکْتُ فِیکُمْ ما ان اَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بعدی الثَّقَلَینِ اَحَدُهُمَا اَکْبَرُ مِنَ الآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ الی الاَرْضِ وعترتی اَهْلُ بیتی الا وانهما لَنْ یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ.
به نقل ابی سعید خدری رسول خدا فرمود: من دوچیز گران‌بها را که یکی بزرگتر از دیگری است در میان شما گذاشتم که اگر به آن تمسک کنید هرگز بعد از من گمراه نمی‌شوید....

۱.۲ - نقل از ترمذی و طبرانی


ترمذی در سنن و طبرانی در معجم الکبیر، و برخی دیگر نیز روایت را با همین عبارت آورده‌اند:
در برخی نقل‌ها، به جای «ما ان اخذتم به»، عبارت «ما ان تمسکتم به» آمده است.
۴. «لن ینقضیا حتی یردا علی الحوض»: طبرانی در معجم الکبیر، حدیث را از دو طریق با این عبارت آورده است: حدثنا محمد بن الْفَضْلِ السَّقَطِی ثنا سَعِیدُ بن سُلَیمَانَ ح وَحَدَّثَنَا محمد بن عبد اللَّهِ الْحَضْرَمِی وَزَکَرِیا بن یحیی السَّاجِی قَالا ثنا نَصْرُ بن عبد الرحمن الْوَشَّاءُ ثنا زَیدُ بن الْحَسَنِ الاَنْمَاطِی ثنا مَعْرُوفُ بن خَرَّبُوذَ عن ابی الطُّفَیلِ عن حُذَیفَةَ بن اُسَیدٍ الْغِفَارِی اَنّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قال اَیهَا الناس انی فَرَطٌ لَکُمْ وَارِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ حَوْضٌ اَعْرَضُ ما بین صَنْعَاءَ وَبُصْرَی فیه عَدَدُ النُّجُومِ قِدْحانٌ من فِضَّةٍ وَاِنِّی سَائِلُکُمْ حین تَرِدُونَ عَلَی عَنِ الثَّقَلَینِ فَانْظُرُوا کَیفَ تَخْلُفُونِی فِیهِمَا السَّبَبُ الاَکْبَرُ کِتَابُ اللَّهِ (عزّوجلّ) سَبَبٌ طَرَفُهُ بِیدِ اللَّهِ وَطَرَفُهُ بِاَیدِیکُمْ فاسْتَمْسِکُوا بِهِ وَلا تَضِلُّوا وَلا تُبَدِّلُوا وَعِتْرَتِی اَهْلُ بَیتِی فانه قد نَبَّاَنِی اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ اَنَّهُمَا لَنْ ینْقَضِیا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ.
حذیفة بن اسید غفاری می‌گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: ‌ای مردم! من ... .
سند دیگر طبرانی این است: حدثنا محمد بن عبدالله الحضرمی وَزَکَرِیا بن یحیی السَّاجی قَالا ثنا نَصْرُ بن عبد الرحمن الْوَشَّاءُ؛ وَحَدَّثَنَا اَحْمَدُ بن الْقَاسِمِ بن مُسَاوِرٍ الْجَوْهَرِی ثنا سَعِیدُ بن سُلَیمَانَ الْوَاسِطِی قَالا ثنا زَیدُ بن الْحَسَنِ الاَنْمَاطِی ثنا مَعْرُوفُ بن خَرَّبُوذَ عن ابی الطُّفَیلِ عن حُذَیفَةَ بن اُسَیدٍ الْغِفَارِی قال:...

۲ - اعتبار حدیث از دیدگاه علماء اهل‌سنت



بسیاری از بزرگان اهل سنت برای این روایت اعتبار ویژه‌ی قائل هستد:

۲.۱ - دیدگاه محمد بن عیسی ترمذی


محمد بن عیسی ترمذی حدیث ثقلین را از زید بن ثابت نقل کرده و در پایان می‌گوید: هذا حدیث حسن غریب.

۲.۲ - دیدگاه حاکم نیشابوری


حاکم نیشابوری در مستدرک بعد از این که این روایت را از زید ابن ارقم نقل کرده، می‌گوید: هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین و لم یخرجاه.
این حدیث بر شرط مسلم و بخاری صحیح است ولی آن را نیاورده‌اند.

۲.۳ - دیدگاه ابن کثیر دمشقی


ابن کثیر دمشقی سلفی در تفسیرش می‌نویسد: وقد ثبت فی الصحیح م ۲۴۰۸ ان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قال فی خطبة بغدیر خم ان تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی وانهما لم یفترقا حتی یردا علی الحوض.
در صحیح مسلم به شماره ۲۴۰۸ ثبت شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خطبه‌اش در غدیر خم فرمود: من دو چیز گران‌بها را در میان شما می‌گذارم....

۲.۴ - دیدگاه ابوالحسن هیثمی


ابوالحسن هیثمی در مجمع الزوائد بر اعتبار سند روایتی که کلمه «خلیفتین» دارد، تصریح کرده و می‌گوید: رواه احمد و سنده جید.
این حدیث را احمد بن حنبل در کتاب مسندش نقل کرده و سند آن نیکو است.
و در جای دیگر می‌گوید: ورجاله ثقات.
رجال حدیث ثقلین همه موثق‌اند.

۲.۵ - دیدگاه سیوطی و صالحی شامی


این دو تن نیز کلام ترمذی و حاکم را در حسن و صحیح بودن حدیث ثقلین نقل نموده و سخنان آنها را رد هم نکرده‌اند: واخرج الترمذی وحسنه والحاکم وصححه عن زید بن ارقم ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) قال (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله واهل بیتی).

۲.۶ - دیدگاه حسن بن علی سقاف


سید سقاف قرشی در شرح صحیح عقیده طحاویه می‌نویسد: ورواه الترمذی (برقم ۳۷۸۸) بسند صحیح بلفظ: «انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الآخر: کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض، وعترتی اهل بیتی، ولن یتفرقا حتی یردا علی الحوض، فانظروا کیف تخلفونی فیهما».
[۱۹] سقاف قرشی هاشمی، حسن بن علی (معاصر) صحیح شرح العقیدة الطحاویة او المنهج الصحیح فی فهم عقیدة اهل السنة والجماعة مع التنقیح، ۶۵۴، ناشر: دار الامام النووی - عمان - الاردن، الطبعة الاولی، ۱۴۱۶ - ۱۹۹۵ م.

ترمذی این حدیث را به‌این شماره به سند صحیح با این لفظ روایت کرده است: انی تارک... من دو چیز را به‌عنوان جانشین در میان شما می‌گذارم، یکی کتاب خدا ریسمان کشیده شده در میان آسمان و زمین و دیگری عترت اهل بیت من است و این دو تا هنگامی که بر حوض کوثر بر من وارد می‌شوند، هرگز از هم جدا نمی‌شوند. پس بنگرید پس از من چگونه با آنها برخورد می‌کنید.

۲.۷ - دیدگاه البانی


البانی وهابی (متوفای ۱۴۲۰) از مفتیان اهل سنت که از او با عناوین «امیرالمؤمنین فی الحدیث» و «بخاری دوران» یاد می‌کنند، نیز این روایت را در کتاب «صحیح الجامع الصغیر، حدیث شماره ۲۴۵۷، تصحیح کرده است.
اینها نمونه‌ای از کلام بزرگان اهل سنت در مورد این روایت بود که به همین مقدار بسنده می‌کنیم.

۳ - چگونگی دلالت روایت بر وجود امام زمان



این روایت، نکته‌ها و مطالب ظریف فراوانی را در بردارد؛ از جمله می‌توان از این روایت، اصل زنده بودن امام زمان (علیه‌السّلام) و امتداد ائمه (علیهم‌السّلام) را تا قیامت ثابت کرد.

۳.۱ - استدلال علمای شیعه


در ادامه استدلال علمای شیعه بر دلالت حدیث ثقلین بر وجود امام زمان (علیه‌السّلام) بیان می‌شود:

۳.۱.۱ - آیت‌الله وحید خراسانی


یکی از مراجع تقلید، حضرت آیت‌الله العظمی وحید خراسانی درباره این روایت می‌گوید: و من الادلة النقلیة علی ضرورة وجوده حدیث الثقلین، فان هذا الحدیث المتفق علی صحته عند الفریقین یدل علی وجود امام فی کل زمان من اهل بیت النبوة ( (علیهم‌السّلام) ) الی یوم القیامة، لا یفترق عن القرآن، ولا یفترق القرآن عنه (لن یفترقا حتی یردا علی الحوض).
از دلائل نقلی که بر ضرورت وجود امام زمان (علیه‌السّلام) دلالت می‌کند، حدیث ثقلین است؛ زیرا این حدیثی که شیعه و سنی بر صحت آن اتفاق دارند بر وجود امامی از اهل بیت رسول خدا (علیهم‌السّلام) که از قرآن جدا نمی‌شود و قرآن نیز از او جدایی ندارد؛ در هر زمانی تا روز قیامت دلالت می‌کند.

۳.۱.۲ - آیت‌الله صافی گلپایگانی


حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی از مراجع تقلید، می‌گوید: از حدیث ثقلین شش مطلب مهم استفاده می‌شود:
۱. وجوب تمسک به قرآن و عترت؛
۲. انحصار راه نجات از ضلالت با تمسک به قرآن و عترت؛
۳. شرط نجات از ضلالت، تمسک به قرآن و عترت است؛ نه یکی از آنها؛
۴. عصمت اهل بیت از خطا و اشتباه؛
۵. عترت دانا‌ترین مردم بعد از رسول خدا؛
۶. خالی نبودن زمین از وجود حجت الهی.
«(السادس) بقاء العترة الهادیة الی یوم القیامة، وعدم خلو الزمان من عالم من اهل البیت تکون اقواله حجة کالکتاب المجید.»
ششمین موردی که از حدیث ثقلین استفاده می‌شود، باقی ماندن عترت هدایت‌گر تا روز قیامت است و این که عالم در هیچ زمانی از وجود یک نفر از اهل بیت که سخنان آنان همانند قرآن مجید حجت است، خالی نیست. و سپس برای اثبات مورد ششم این‌گونه استدلال می‌کند:
ویدل علی ذلک امور:
۱. قوله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «انی تارک فیکم الثقلین» وقوله «انی مخلف فیکم» وقوله «انی تارک فیکم خلیفتین» وقوله «انی قد ترکت فیکم» وقوله «انی قد خلفت فیکم الثقلین» فانها تدل علی انه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ترک فی امته من یکون مرجعا فی امورهم وخلیفته علیهم، وهو القرآن والعترة. ومن المعلوم ان احتیاج الامة الیهما لیس مختصا بزمان دون زمان، فلو لم یبق ما ترک فی الامة مدی الدهر لا یصدق علیه انه ترک فیهم من یکون کذلک، وعلیه فلا یصح صدور هذه التعابیر والتصریحات منه. والفرق واضح بین ان یکون تارکا ومخلفا فی الجمیع ما ان تمسکوا به لن یضلوا او فی البعض، وهذه العبارات کلها صریحة فی الاول دون الثانی.
۲. قوله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «ما ان تمسکتم به لن تضلوا» وقوله «ان تمسکتم بهما لن تضلوا» فان نفی الضلال علی سبیل التابید ان تمسکوا بالثقلین لا یصح الا اذا کان ما یتمسک به باقیا متابدا.
۳. قوله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» فانه لو لم یکن فی زمن من الازمنة من هو عدل الکتاب وقرینه لزم افتراق کل منهما عن الاخر، وهذا ینافی ما هو صریح الحدیث من کونهما عدلین وعدم افتراقهما ابدا.
۴. قوله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «لن ینقضیا حتی یردا علی الحوض» فانه یدل علی دوامهما وعدم انقضائهما ابدا.

این روایت از چند جهت بر وجود امام زمان (علیه‌السّلام) دلالت می‌کند:
۱. جمله‌های «انی تارک فیکم الثقلین»، «انی مخلف فیکم»، «انی تارک فیکم خلیفتین»، «انی قد ترکت فیکم» و «انی قد خلفت فیکم الثقلین»، دلالت می‌کند که رسول خدا در میان امتش کسانی را مرجع در امور و جانشین اوست در میان امت باقی گذاشت. و روشن است که احتیاج امت به آنها منحصر به یک زمان نیست. پس اگر آن مرجع مدت زمانی در میان مردم نباشد این کلام رسول خدا مصداق پیدا نخواهد کرد، و صدور این تعبیرات از رسول خدا صحیح نباشد. فرق بین این دو عبارت روشن است که بگوید: من آن را باقی گذاشتم تا مرجع و جانشین در همه امور باشد که اگر به آن تمسک کنید گمراه نمی‌شوید و یا این که بگوید: من آن را در بعض امور مرجع و جانشین قرار دادم، تمام این عبارات حدیث صریح در گفتار نخست است نه دومی.
۲. جمله فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «لن تضلوا» می‌رساند که اگر به ثقلین تمسک کنید برای همیشه گمراه نمی‌شوید، این نفی ضلالت برای همیشه، وقتی درست است که شی مورد تمسک، برای همیشه باقی باشد.
۳. جمله «لن یفترقا حتی...» می‌گوید: قرآن و عترت که عدل قرآن است هرگز ازهم جدا نمی‌شوند و اگر در زمانی از زمان‌ها عدل کتاب نباشد؛ افتراق تحقق می‌یابد و عدل قرآن حساب نخواهد شد و این منافات با نص حدیث دارد.
۴. جمله «لن ینقضیا حتی یردا...» نیز بر وجود دائمی و همیشگی قرآن و عترت دلالت دارد.

۳.۱.۳ - آیت‌الله میلانی


آیت‌الله سیدعلی میلانی می‌گوید: ان حدیث الثقلین کما یدل علی امامة الائمة الاثنی عشر من اهل البیت (علیهم‌السّلام) وامامة علی (علیه‌السّلام) بلا فصل بعد رسول الله، کذلک یدل علی وجود الامام الثانی عشر الحجة المنتظر وبقائه عجل الله تعالی ظهوره. وذلک لان هذا الحدیث یدل علی عدم افتراق الکتاب والعترة الی یوم القیامة وحتی الورود علی الحوض، فکما ان القرآن باق الی یوم القیامة فکذلک یجب وجود من یکون اهلا للتمسک والاقتداء به، واماما للزمان وحجة للوقت من العترة الطاهرة الی یوم القیامة.
حدیث ثقلین همان‌گونه که بر امامت دوازده امام (علیهم‌السّلام) و امامت بلافصل امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دلالت دارد؛ بر وجود امام دوازدهم، حجت منتظر و بقاء آن حضرت نیز دلالت می‌کند؛ زیرا این حدیث می‌رساند که قرآن و عترت تا روز قیامت و تا هنگام ورود بر حوض، از همدیگر جدا نمی‌شوند. پس همچنان‌که قرآن تا روز قیامت باقی است، واجب است کسی که مورد تمسک و اقتداء واقع می‌شود و امام زمان و حجت وقت از عترت پاک رسول خدا است نیز تا روز قیامت موجود باشد.

۳.۲ - استدلال علمای اهل سنت


علمای اهل سنت نیز با توجه به این روایت، بر وجود امام زمان (علیه‌السّلام) استدلال کرده‌اند که به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:

۳.۲.۱ - مناوی


مناوی از علمای اهل سنت کلام علامه سمهودی را از کتاب جواهر العقدین درباره دلالت حدیث ثقلین این‌گونه حکایت کرده است: انَّ ذلک یفهم وجود من یکون اهلاً للتمسک من اهل البیت والعترة الطاهرة فی کلِّ زمان وجدوا فیه الی قیام الساعة حتَّی یتوجَّه الحثُّ المذکور الی التمسک به، کما انَّ الکتاب العزیز کذلک، ولهذا کانوا کما سیاتی امانًا لاهل الارض، فاذا ذهبوا ذهب اهل الارض.
از این حدیث استفاده می‌شود که در هر زمان باید فردی از اهل بیت و عترت پاک من که سزاوار تمسک است، تا روز قیامت موجود باشد، تا امر به تمسک در این حدیث معنا پیدا کند؛ همان‌گونه که کتاب عزیز چنین است. و لذا اهل بیت در روایاتی که بعداً می‌آید، امان زمین معرفی شده‌اند که هرگاه از روی زمین بروند، اهل زمین نیز نابود خواهند شد.

۳.۲.۲ - ابن حجر هیثمی


ابن حجر هیثمی از محدثان اهل سنت، بعد از نقل این روایت بر وجود امام این‌گونه استدلال کرده است: والحاصل ان الحث وقع علی التمسک بالکتاب والسنة وبالعلماء بهما من اهل البیت ویستفاد من مجموع ذلک بقاء الامور الثلثة الی قیام الساعة.
آنچه از روایت به دست می‌آید این است که تمسک به کتاب و سنت و عالمان به این دو از اهل بیت رسول خدا تشویق و ترغیب شده است. و از مجموع این سخن استفاده می‌شود که این امور (کتاب، سنت و عالمان از اهل بیت رسول خدا) تا قیامت باقی هستند.
بعد از این که روایاتی دیگری را در مورد تمسک به اهل بیت نقل می‌کند می‌گوید: وفی احادیث الحث علی التمسک باهل البیت اشارةٌ الی عدم انقطاع متاهل منهم للتمسک به الی یوم القیامة، کما انَّ الکتاب العزیز کذلک، ولهذا کانوا اماناً لاهل الارض کما یاتی، ویشهد لذلک الخبر السابق: فی کل خلَفٍ من امتی عدول من اهل بیتی.
در احادیثی که سفارش به اهل بیت شده، به این نکته اشاره دارد که تا روز قیامت زمین از اهل بیتی که اهلیت هدایت دارند خالی نخواهد بود؛ همان‌گونه که کتاب عزیز چنین است، و لذا اهل بیت امان برای اهل زمین معرفی شده‌اند. شاهد بر این مطلب روایت گذشته است که می‌فرماید: در میان هر قوم و دسته‌ای از امت من، عدولی از اهل بیت من وجود.

۳.۲.۳ - عجیلی


آیت‌الله بروجردی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در جامع احادیث شیعه استدلال عجیلی صاحب کتاب ذخیرة المآل را درباره این روایت اینگونه نقل کرده است: وقال العجیلی: وهم الحافظون لکتاب الله وسنة رسوله لا یفارقونهما الی یوم القیمة لانه لا بد من قیام الله بحجة منهم ووراثة نبوته وخلافة رسوله فمنهم الظاهر ومنهم المختفی حتی یکون خاتمهم فی الوراثة المهدی ولهذا یتقدم علی عیسی بن مریم وتقدم ان قطب الاولیاء الذی به صلاح العالم لا یکون الا منهم.
[۲۷] طباطبایی بروجردی، سیدحسین (متوفای۱۳۸۳هـ)، جامع احادیث الشیعة، ج۱، ص۷۵، المطبعة العلمیة - قم، سال چاپ: ۱۳۹۹.

آنان (عترت رسول خدا) حافظان کتاب خدا و سنت رسول خدا هستند که تا روز قیامت از قرآن و سنت جدا نخواهند شد؛ زیرا بر خداوند است حجتی از عترت را که وارث نبوت و جانشین رسول خدا هستند بر مردم اقامه کند، برخی از آنان آشکار و برخی از دیدها پنهان‌اند و خاتم این وارثان، حضرت مهدی (علیه‌السّلام) است. به این‌جهت است که او بر عیسی بن مریم امامت می‌کند. و در پیش گذشت این که محور و دائره اولیاء، که عالم را اصلاح می‌کنند جز از میان عترت کسی نیست.

۴ - نتیجه بحث



اولاً: حدیث ثقلین را بزرگان علمای اهل سنت مانند: مسلم نیشابوری، احمد حنبل، طبرانی هیثمی و بقیه در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند و بسیاری از محدثان و نام‌آوران آنها سند این روایت را صحیح دانسته و رجال روایت را موثق و مورد اعتبار می‌دانند و در نتیجه این روایت متواتر بین مسلمانان است.
ثانیاً: علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت سنی تصریح کرده‌اند که: اهل بیت (علیهم‌السّلام) عدل قرآن هستند؛ همان‌طور که قرآن تا قیامت باقی است، یک نفر از اهل بیت (علیهم‌السّلام) باید همواره زنده باشد تا سخن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تکذیب نشود.

۵ - پانویس


 
۱. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۱۷، ص۱۶۹-۱۷۰، ح۱۱۱۰۳.    
۲. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۱۷، ص۳۰۹.    
۳. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، فضائل الصحابة، ج۲، ص۷۷۹، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۴. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۳۵، ص۴۵۶، ح۲۱۵۷۸.    
۵. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۰۳، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۶. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۱۱۴، ح۱۱۵۶۱.    
۷. ترمذی سلمی، محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۳، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۸. طبرانی، سلیمان بن احمد (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۵۳، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.    
۹. طبرانی، سلیمان بن احمد (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۷، ح۲۶۸۳، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.    
۱۰. طبرانی، سلیمان بن احمد (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۸۰، ح۳۰۵۲، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.    
۱۱. ترمذی سلمی، محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۳، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۱۲. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ ه)، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۰، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة:الاولی، ۱۴۱۱ه - ۱۹۹۰م.    
۱۳. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر (متوفای۷۷۴ه)، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۱۲۲.    
۱۴. هیثمی، ابوالحسن علی بن ابی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۶۳، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.    
۱۵. هیثمی، ابوالحسن علی بن ابی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۱، ص۱۷۰، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.    
۱۶. سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن ابی بکر (متوفای ۹۱۱ه)، الخصائص الکبری، ج۲، ص۴۶۶، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۰۵ه - ۱۹۸۵م.    
۱۷. صالحی شامی، محمد بن یوسف (متوفای۹۴۲ه)، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۶، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۱۸. ترمذی سلمی، محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۶۳، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۱۹. سقاف قرشی هاشمی، حسن بن علی (معاصر) صحیح شرح العقیدة الطحاویة او المنهج الصحیح فی فهم عقیدة اهل السنة والجماعة مع التنقیح، ۶۵۴، ناشر: دار الامام النووی - عمان - الاردن، الطبعة الاولی، ۱۴۱۶ - ۱۹۹۵ م.
۲۰. البانی، ناصرالدین، صحیح الجامع الصغیر، ج۱، ص۴۸۲، ح۲۴۵۷.    
۲۱. خراسانی، شیخ وحید (معاصر)، منهاج الصالحین، ج۱، ص۴۷۰.    
۲۲. صافی، شیخ لطف‌الله (معاصر)، امان الامة من الضلال و الاختلاف، ص۱۳۹-۱۴۰، چاپخانه:العلمیة - قم، الطبعة الاولی۱۳۹۷.    
۲۳. میلانی، سیدعلی (معاصر)، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، ج۲، ص۲۶۲، چاپخانه:مهر، الطبعة الاولی:۱۴۱۴.    
۲۴. مناوی، محمد عبدالرؤوف بن علی (متوفای ۱۰۳۱ه)، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۳، ص۱۴، ناشر:المکتبة التجاریة - مصر، الطبعة:الاولی، ۱۳۵۶ه.    
۲۵. هیثمی، احمد بن محمد (متوفای۹۷۳ه)، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض والضلال والزندقة، ج۲، ص۴۳۹، تحقیق عبد الرحمن بن عبدالله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر:مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۷م.    
۲۶. هیثمی، احمد بن محمد (متوفای۹۷۳ه)، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض والضلال والزندقة، ج۲، ص۴۴۲، تحقیق عبد الرحمن بن عبدالله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر:مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۷م.    
۲۷. طباطبایی بروجردی، سیدحسین (متوفای۱۳۸۳هـ)، جامع احادیث الشیعة، ج۱، ص۷۵، المطبعة العلمیة - قم، سال چاپ: ۱۳۹۹.


۶ - منبع



موسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، برگرفته از مقاله «آیا حدیث ثقلین بر وجود حضرت مهدی (ع) دلالت می کند؟».    


رده‌های این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.